Monday, February 23, 2004
یه سایت خیلی باحال درباره ی تمام هواپیماهای مختلفی که تو داستان های تن تن دیدیم.
باور نکردنیه ... حتی یک دونه از هواپیما ها رو هم الکی نکشیده. تمامشون از رو مدل های واقعی هستند. 10:20 PM || ||
خوب ... یه ذره اطلاعات درباره ی "سرزمین طلای سیاه"، فقط امیدوارم که قبلا اینا رو نگفته باشم.
هرژه اینو در سال 1939 و در شروع جنگ شروع کرد ولی بعد از اشغال بروکسل توسط نازی ها دیگه مجبور شد که این داستان رو کنار بذاره ... چون هم داستان تم سیاسی داشت هم شخصیت بدش یک آدم آلمانی بود (دکتر مولر) بعد اس سالها، یعنی در سال 1948 هرژه دوباره تصمیم گرفت این داستان ناتمام رو برداره و کاملش کنه. توجه داشته باشین که در 1939 که هرژه اینو شروع کرده بود کاپیتان هادوک هنوز برقی توی چشم باباش بیشتر نبود و طبیعتا تو داستان نبود. داستان رو تا اون جا پیش برده بود که تن تن وسط صحرا و طوفان شن گیر کرده بود. خلاصه دیگه هرژه باید کاپیتان و تورنسل رو یه جورایی تو داستان میچپوند. واسه همین اولای داستان یه تیکه مولینسار رو اضافه میکنه و کاپیتان رو نشون میده که یه تلگراف گرفته که اون رو به یک ماموریت دریایی اعزام کردن و خلاصه اینطوری هادوک رو (یا عدم وجودش تو بقیه ی داستان رو) توجیه میکنه. و البته دوباره تو صفحه ی 54 هادوک سر و کله اش پیدا میشه و تن تن رو نجات میده و با شیطنت های عبدالله نمیتونه که دلیل اومدنش و اینکه چه شکلی فهمیده تن تن اینجاست رو توضیح بده (همونطور که خود هرژه نمیتونسته توضیح بده). نسخه ی اصلی این داستان (چاپ 1950) به طور علنی از درگیری اسراییل و فلسطینی ها نام میبره و نشان های عبری تو شهر کاملا معلوم هستند ولی اینها به درخواست ناشر انگلیسی در 1970 برداشته میشن و یک مملکت تخیلی عربی به جای فلسطین استفاده میشه. از طرف دیگر شخصیت های عرب بر خلاف چاپ قبلی وافعا عربی حرف میزنند (قبلا فقط یه سری شکل شبیه به الفبای عربی ولی کاملا بی معنی استفاده شده بود). بامزه ترین صحنه اش هم به نظر من اونجایی یه که دوپون ها تو صحرا گم شدن و همه اش سراب میبینند و بعد چند تا عرب رودر حال نماز خوندن (!!!) میبینند و فکر میکنند سرابه و یک اردنگی حواله ی عربه میکنند و اون هم شاکی میزنه و میگه : "وقف عندک، جبان، ملعون، کسر راسک"
9:33 PM || ||
Friday, February 20, 2004
شرمنده ي اخلاق ورزشکاري همه نرسيدم درست و حسابي آپديت کنم ... حالا فعلا اين ميلوي گوگولي متفکر رو که چند روز پيش رسيده داشته باشيد تا چند روز ديگه مثل آدم آپديت کنم
12:43 AM || ||
Sunday, February 15, 2004
حدس و شایعه درباره ی اینکه کی نقش تن تن رو بازی خواهد کرد این روزا حسابی بالا گرفته. یه مدت شایعه بود که روپرت گرینت (بازیگر نقش ویزلی تو فیلم هری پاتر) قراره نقش تن تن رو بازی کنه. ولی ظاهرا این خبر تکذیب شده.
تو کامنت ها هم یک نفر گفته بود این رو ... ولی دوباره میگم. ظاهرا رومن پولانسکی هم میخواد یه فیلم تن تن درست کنه (تن تن در تبت) ... خلاصه همه گیر دادن به تن تن فعلا. 2:20 PM || ||
Friday, February 13, 2004
عجب یه جای آدم میسوزه وقتی برای دومین بار از طرف پست (UPS) میان که اون ساعت تن تن رو تحویل بدن ولی چون داشتی جارو برقی میکشیدی صدای زنگ رو نمیشنوی ... یارو هم میره !!!!
آخه یکی بگه 9 صبح جارو برقی کشیدنت چی بود دیگه؟ 11:16 AM || ||
Wednesday, February 11, 2004
یه سری چیزایی که از سایت تن تن سفارش داده بودم امروز رسید. از جمله اون نسخه ی جدید آلفا آرت که کسترمن چاپ کرده. متاسفانه فرانسوی است (البته میدونستم اینو قبل از اینکه سفارش دادم) و فعلا که چیزی نمیفهمم. حالا باید دست به دامن دوستای فرانسوی دون بشم (که تعدادشون هم خوشبختانه کم نیست).
ولی کلا دیدن یه کتاب نو تن تن, با جلد محکم (hardcover) و اون کاغذ دیواری داخل جلد (که الان بک گراند این صفحه است) چه لذتی داره. تن تن های انگلیسیم از اون 3 در 1 ها هستند (3 داستان در یک کتاب) و در قطع کوچک تر از سایز اصلی. کلا اصلا حتی بقیه ی تن تن های انگلیسی ای هم که اینجا دیدم (که در قطع اصلی و جدا جدا هستند) همه softcover و جلد نازک مقوایی دارند. به هر حال ... جای همه خالی ! 2:13 PM || ||
Tuesday, February 03, 2004
به به چشم ما روشن. Swatch دو تا ساعت خیلی توپ تن تن درست کرده، به مناسبت تولد تن تن ... حالا چرا هیچکی به من نگفت من نمیدونم!
یکیشون که ارزونتر است و از سایت رسمی تن تن هم میشه خریدش اینه : یکی دیگه اش که به مقدار محدود درست کردن (فقط 9999 تا) و حتی سایت خود سواچ هم دیگه ندارتش اینه: خلاصه بد خوشگل هستند ... 5:16 PM || ||
طبق این مقاله این حاج آقا ممکنه نقش تن تن رو در فیلم اسپیلبرگ بازی کنه:
Gregory Smith in a promotional photo for Everwood 3:22 PM || ||
|
||