Friday, September 26, 2003
خوب, اینم از معذرت خواهی کاپوچینو. نمیخوام این موضوع رو کش بدم ولی این آخرین مطلب رو هم درباره این موضوع مینویسم و دیگه میذارمش کنار و میچسبم به تن تن.
اول اینکه باید بگم به طور کامل از این معذرت خواهی راضی نیستم - در عین حالی که از جهاتی, همین هم قابل تقدیره.بیشتر طوری وانمود کردند که انگار آرش یادش رفته بود لینک ها رو بزاره که اصلا همچین چیزی نبوده و فقط به خاطر اینکه مطالب رو عینا از اینجا (و سایت تن تن در ایران) کپی کرده بوده این کار رو نکرده. تو ایمیلش به من هم نوشته که مسلما من اطلاعاتم رو درباره تن تن از روی تحقیق و خوندن سایت های دیگه به دست آوردم و ادعایی نکردم که همه اینا از خودمه. خوب مسلمه که هر اطلاعاتی از تحقیق به دست میاد ولی این دلیل نمیشه که منبع تحقیقاتت رو ننویسی. تازه هیچ جا موقع مقاله نویسی نوشته های منبع رو عینا کپی نمیکنند. به علاوه, شما اگه هدفت آشنا کردن مردم با تن تن بود مسلما بایستی این وبلاگ و وبسایت تن تن در ایران که تنها منابع فارسی تن تن هستند رو معرفی میکردی تا مردم باهاشون آشنا بشن. پس تنها دلیل اسم نبردن از این وبلاگ همون کپی کردن مطالب از اینجا و ترس از آبرویزی بوده و نه فراموشی یا "بی دقتی". پس چیزی که من میخواستم این بود که خود آرش به طور علنی معذرت خواهی کنه (میدونم تو کامنت های اون مقاله این کار رو کرده, ولی واقعا, چند نفر کامنت های بقیه رو اونم بعد از چندین روز میخونن؟ اگه همون کامنت ها رو بخونین میبینین که حتی بعد از معذرت خواهیش مردم هنوز کامنت گذاشتن و ازش به خاطر مقاله عالیش و اطلاعات جامع اش تشکر کردن!). نکته بعدی اینکه موارد 5 و 8 (عکس ها) که تو اون لیست ذکر شده از طریق جستجو در گوگل پیدا شده عکس هایی است که من قبلا تو این وبلاگ پست کرده بودم (1 2) و مطمعنم که آرش اونا رو اولین بار همینجا دیده. پس اضافه کردن اونها به لیست بیشتر برای اینه که لیست رو طولانی کنه و این شبهه رو ایجاد کنه که برای این مقاله تحقیق جامعی صورت گرفته - که من فکر نمیکنم اینطوری باشه. من ادعا میکنم که تقریبا همه اون مقاله از اینجا و سایت تن تن در ایران گرفته شده و تحقیق آنچنانی صورت نگرفته. اون وبسایت فرانسوی تن تن مدت هاست که کار نمیکنه (بیشتر از 5-6 ماه) بنابر این نمیتونسته مرجع باشه (اگر هم بود حتما آرش از mirror اون سایت مطلع بود و اون رو لیست میکرد). آخرین نکته ای که میخوام بگم اینه که -اونایی که منو میشناسن هم میدونن- هیچکی بیشتر از من از دیدن هر چیزی که در مورد تن تن باشه ذوق نمیکنه - مخصوصا به فارسی. به خصوص اینکه منابع فارسی تن تن خیلی کمه. بر عکس همه که هر چی بزرگتر میشن تن تن جذابیت کمتری براشون داره و بیشتر یه خاطره خوب دوران بچگی هست, من هر چی بزرگتر شدم بیشتر مجذوب تن تن و مخصوصا هرژه شدم و واقعا در نبوغ هرژه شکی ندارم. چند سال پیش که حمید رضا صدر تو مجله فیلم یه مطلب راجع به تن تن نوشت انقدر ذوق کردم که با بدبختی آدرس آقای صدر رو پیدا کردم و تا مدت ها با هم نامه نگاری داشتیم و راجع به تن تن بحث میکردیم. پس هیچی منو به اندازه خوندن یه مقاله درباره تن تن خوشحال نمیکنه. ولی اینکه یه نفر بیاد و یه سری مطلب رو از اینور اونور بدزده و تو مجله پر طرفداری به اسم خودش چاپ کنه و بعدش این همه مورد ستایش قرار بگیره - در صورتی که به وضوح علاقه اش به تن تن خیلی بیشتر از اطلاعاتشه - خیلی برای من ناخوشاینده. اگر آقای خاکپور با من قبل از نوشتن این مقاله تماس میگرفت با کمال میل اطلاعاتم رو در اختیار ایشون قرار میدادم . در نوشتن این مقاله بهشون کمک میکردم و مسلما قطعه خیلی بهتری هم از آب در میومد و اشتباهات کمتری هم داشت (اشتباهاتی که بعضا خودم اینجا کرده بودم و آرش اونا رو عینا کپی کرده!) در هر حال, دیگه این بحث رو ادامه نمیدم و شروع میکنم به نوشتن مطالب جدید در باره تن تن که اتفاقا خیلی مطالعات جدید هم داشتم و چیزای جالب زیادی هست که دوست دارم اونا رو بنویسم. امیدوارم که دوستدارای واقعی تن تن اینجا رو بشناسن چون به نظرم این وبلاگ مدت زیادیه که مورد بی مهری (چقدر از این کلمه بدم میاد! ولی چاره ای نیست) قرار گرفته و اونهایی که میتونستن نخواستند خیلی اینجا رو به بقیه بشناسونن. به هر حال, هدف من فقط به وجود آوردن یه منبع خوب اطلاعاتی درباره تن تن هست برای تن تن دوست ها که مشخصا تعدادشون هم کم نیست. همونطور هم که گفتم این وبلاگ بعد از مدتی تعطیلی دوباره فعال شده و ایندفعه (بر خلاف قبل) به طور اختصاصی درباره تن تن خواهد بود. 7:20 PM || ||
Wednesday, September 24, 2003
آخرین تحولات :
همونطور که فوری حدس زدم, بقیه قسمت های اون مقاله (قسمت هاییش که از اینجا کپی نشده) از وبسایت دوست خوبم , تن تن در ایران, گرفته شده - باز هم بدون ذکر منبع. این سایت اولین و فکر کنم تنها سایت فارسی اختصاصی تن تن هست. به هر حال نویسنده و سردبیرا با ایمیل و همچنین در کامنت های (!!!) اون مقاله معذرت خواهی کردن. البته نویسنده (آرش خاکپور) هنوز ادعا کرده که گزارشش رو فقط با "ذهنیتی" که از وبلاگ من داشته نوشته. ظاهرا نوشته های من رو حفظ کرده بوده! هنوز منتظر معذرت خواهی درست و حسابی (نه فقط در کامنتی که کس زیادی نمیخونه) در همون سطح exposure ای که به مقاله دادن هستم. البته Pinkfloydish گفته تو شماره بعد یه همچین کاری میکنن و واقعا باید ازش تشکر کنم که خیلی درباره این موضوع زحمت کشیده. امیدوارم بعد از این یه تحولی - هر چند کوچیک - توی ذهنیت اونایی که تو ایران هستند نسبت به Plagiarism ایجاد بشه. اینجا که انقدر روش تاکیید میشه که اگه مثلا تو یه گزارشی تو دانشگاه کوچکترین موردی از این قبیل ببینند بدون هیچ تعارف فوری از دانشگاه بیرونت میکنند. حتی برنامه هایی هست مخصوص یافتن اینگونه موارد که دیگه اکثر استادها ازش استفاده میکنند که ببینند طرف تو گزارشش از این کارا کرده یا نه. خلاصه دیگه انقدر تو فرهنگشون جا افتاده که هیچکی (حتی دانشجوهای ایرانی!) جرات نمیکنه بدون ذکر ماخذ تو گزارشهای درست و حسابی چیزی از جایی بنویسه. تازه: یاد یه جریانی افتادم که پارسال تو دانشگاه SFU رخ داد و تو ونکوور خیلی سر و صدا کرد. 44 تا از دانشجوهاشون رو به جرم plagiarism توبیخ کردند (اکثرشونو برای مدت های متفاوت - معمولا یک سال - اخراج کردند.) یادمه که شنیدم یه سریشون هم ایرونی بودند ... ولی مطمعن نیستم, اگه اطلاع بیشتر دارین بدم نمیاد بدونم جریان دقیقا چی بود. بعد از این ماجرا بود که اون وبسایتTurnitin.com حتی تو UBC هم مورد استفاده قرار گرفت. 1:56 PM || ||
Tuesday, September 23, 2003
لینک به مطالبی از آرشیوم که عینا تو اون گزارش اومده:
1
9:32 PM || ||
مجله کاپوچینو (مثلا) یک گزارش درباره تن تن داره تو این شمارش. اول که دیدم کلی حال کردم ولی بعد که شروع کردم به خوندن احساس کردم خودم اونو نوشتم !!! نویسنده (اگه بهش بشه گفت نویسنده) این مقاله قسمت های زیادی از وبلاگ من رو عینا کپی کرده اونجا ... الان انقدر عصبانی هستم که واقعا حوصله ندارم دقیقا به اون پست هایی که از آرشیوم کپی کرده لینک بدم (ولی فردا که عصبانیتم کم شه حتما این کار رو میکنم) ... به هر حال طرف هیچ جا از این وبلاگ اسم نبرده ... با اینکه copyright notice نذاشته بودم اینجا ولی فکر میکردم مجله مثلا حرفه ای مثل کاپوجینو انقدر شعور داشته باشه که ذکر ماخذ کنه ... به هر حال ... براشون ایمیل فرستادم ... شاید واقعا به جز نویسنده (!!!) گزارش بقیه شون نمیدونستن .. به هر حال منتظرم ببینم چی کار میکنن ... اگه به زودی عذر خواهی نکنند حتما اینو پی گیری میکنم ... تازه میفهمم plagiarism عجب کار کثیفیه ! حتی لوگوی من رو هم (با تغییرات ناچیز) برداشتن گذاشتن بالای گزارششون! (توضیح: البته در مورد لوگو چیزی نمیتونم بگم چون خودم هم از یه عکس تو وبسایت مغازه تن تن اونو بازسازی کردم ... ولی به هر حال شباهت اون مقاله به وبلاگم رو بیشتر - و من رو در وحله اول عصبانی تر - میکنه!)
8:59 PM || ||
Friday, September 19, 2003
همونطور که میبینین این وبلاگ دوباره فعال شده. فرقش اینه که ایندفعه فقط و فقط درباره تن تن خواهد بود و نه هیچ چیز دیگری ... خاطرات و مسایل شخصی دیگه جایی اینجا ندارند. دلیل فعال شدن اینجا هم فقط به خاطر تعداد بازدیدکنندگانی بود که از سراسر دنیا - حتی وقتی اینجا تعطیل بود - هر روز میومدن اینجا
9:47 AM || ||
Thursday, September 18, 2003
معبد تن تن در تورنتو:
کسایی که تو تورنتو دنبال خرت و پرت (مخصوصا پوستر) های تن تن هستند یه مغازه هست تو خیابون Yonge چند تا چهار راه پایین تر از Eglington به اسم Dessinee Art Gallery که فکر کنم از هر مغازه دیگه ای تو تورنتو وسایل تن تن بیشتر داشته باشه. از همه بهتر تعداد و تنوع پوستر هاشون است و پوستر هایی که من تا حالا هیچ جا حتی تو اینترنت هم ندیدم رو اینجا دارن. فقط مثل هر مغازه تن تن دیگه ای قیمت ها سرسام آور هست. پوستر ها اکثرا 90 دلار بدون قاب و 250 تا 600 دلار با قاب هستند (که خیلی از اونها رو تو وبسایت تن تن میشه به قیمت 20 دلار خرید). وسایل دیگه اش هم همگی 40-50% گرونتر از قیمت وبسایت رسمی تن تن هستند. بنابراین با اینکه اگه از رو وبسایت خرید کنید پول پستش به کانادا زیاد میشه (نزدیک 50 دلار آمریکایی!!!) ولی باز هم فکر کنم به صرفه تر دربیاد. در هر حال برای تن تن دوست ها سر زدن به این مغازه خالی از لطف نیست. 8:20 PM || ||
Tuesday, September 16, 2003
I wish I was in New Zealand !
7:49 PM || ||
Thursday, September 04, 2003
On the Trail of Tintin in Switzerland
یه مقاله نه چندان جالب درباره جاهای واقعی که تن تن در سویس سر زده بود (مثل هتلی که تن تن اینا تو ماجرای تورنسل اقامت داشتن) در ضمن تن تن بازهای مایه دار تهرانی اگه دنبال یه مجسمه با حال تن تن هستند یه سر برن مغازه "صنایع دستی آفریقا" تو تقاطع میرداماد و شریعتی ... یه مجسمه عالی تن تن اونجا هست (اگه هنوز باشه) ... اکیدا توصیه میشه که فقط مایه دار ها برن. 12:13 PM || ||
|
||